گاه گاهی سفری کن به حوالی دلت/شاید خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد ...!
گاهی باران همه دغدغه اش باغچه نیست،گاهی از غصه تنها شدنش میبارد
امروز هر روزی که باشد تنها روزی نیست که روزهایم را حتی شده به روزنه ای کوچک از خیالت گره نزده باشم حالا تو هی بنشین و بشمار که امروز چندمین روزی است که از بی من بودنت گذشته است ....
کسانی هستند که علم را زیر سوال میبرند تهی اند اما سنگین!! نبودنشان هم وزن دارد.
برایت یک بغل گندم ، دلی خوشنود از مردم ، برایت یک بغل مریم ، که مست از می شوی هر دم ، برایت سفره ای ساده ، حلال و پاک آماده ، برایت یک غزل احساس ، دو بیتی های عطر یاس .. برایت هر چه خوبیهست، صمیمانه دعا کردم..
مثل ان مسجدیین راهی تنهایم .. هر کس هم که میاید مسافراست و میشکند...، هم نمازش را هم دلم را...
برای محبت هایی که عمیقند ندیدن و نبودن، هرگز بهانه ی از یاد بردن نیست .
طعم قشنگ بوسه،عطر نجیب اغوش،منو دوباره حس کن،نزار بشم فراموش!!
کاش میدانستی همه دنیا با همه وسعتش بدون عزیزان جایی برای ماندن ندارد به رسم سپاس نوشتم که بدانی عزیزی!!!
روزی اگر نبودم، تنها ارزوی ساده ام اتین است که زیر لب بگویند:یادش بخیر !
لحظه هایی هست که دلم برات تنگ میشه ، اسم اون لحظه ها رو گزاشتم ((همیشه))
بگو با من چه کردی مهربانم که ابری شد تمام اسمانم،بیا اتش بزن خاکسترم کن،بدون تو نمیخواهم بمانم!
کاش باران به کویر دلمان ببارد تا از رنگینکمانش پلیبسازیم برای تجدید دیدار...
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها: <-TagName->
|